بهونه

زندگي ، عشق ، گذر كردن از اين روزاي سرد
مردن خاطره هاي تلخ ديروز و به جاش يه عالمه لحظه گرم
همه يه بهونه قشنگ مي خواد
تو، آره اون بهونه اي ، اون بهونه قشنگ
واسه گم كردن هر چي خاطره است
كه تو ذهن خاكي يه آدم خسته ازعشق ، شده آخر يه رنج
تو ، آره اون بهونه اي
يه بهونه واسه فرار از عشقي نه سياه و نه سپيد
يه بهونه واسه بودن ، نبودن ، واسه مردن و خلا
واسه پيدا كردن يه لحظه گرم توي اين زندگي سرد
واسه موندن توي اين حس قشنگ
تو ، آره اون بهونه اي
اون بهونه قشنگ

دوست دارم عشقم

 

شکوفه های نگاه توست که عطر خاطره های دور را به يادم می آورد،

سخاوت دستهای زيبای توست که گل عشق در

باغچه خانه مان می کارد،واژه های قشنگ و

پر معنای توست که در دفتر عشقم به يادگار

می ماند،اندوه از دست دادن توست که غبار

مرگ بر دلم می افشاند..


انديشيدن به چشمان بی پروای توست که خواب

ناز را از ديدگانم می ربايد، پيوند دستهای من

وتوست که شوق زندگی دردلم ميروياند، وعده های

پراميد توست که برايم نويد خوشبختی به ارمغان

مي آرد...


شبنم اشکهای توست که بر چهره ام گلهای غم

می کارد،صدای آشنای توست که مراپيوسته به

سوی خود می خواند..